سیاسی

وعده جنجالی منتخب مجلس دوازدهم درباره «تغییر سن بازنشستگی»

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، آنگونه که ایلنا روایت کرده، منصور علیمردانی منتخب مردم ابهر، خرمدره، سلطانیه به عنوان میهمان اول برنامه صف اول دلایل خود را از حضور در مجلس توضیح داد.

آقای علیمردانی چه چیزی باعث شد که به این نتیجه برسید که شما به عنوان نماینده مردم بیشتر می‌توانید خدمت بکنید تا به عنوان پزشک متخصص به ویژه به مردم حوزه انتخابیه خودتان؟

ضمن تشکر از مردم شریف ابهر، خرمدره و سلطانیه که به فرزند کوچک خودشان اعتماد داشته‌اند و این فرصت را برای خدمت بیشتر در اختیار بنده قرار دادند بنده به عنوان یک پزشک قسم خورده‌ام در مقابل هر چیزی که سلامتی مردم را به خطر می‌اندازد بی‌تفاوت نباشم خیلی از مسائل هست که سلامت مردم را به خطر می‌اندازند مثل صنعتی که خودروی بی‌کیفیت تولید می‌کند، مثل جاده‌هایی که استاندارد نیست و مخصوصاً در بخش روستایی و مناطق دور افتاده و آموزش و پرورشی که استرس ایجاد می‌کند و کشاورزی که خیلی از کودهای شیمیایی استفاده می‌کند و روی آنها کار کارشناسی نشده و نظر کارشناسی رویشان اعمال نشده در کنار این بنده مشکلات مردم رادر طول ویزیت هایم احصاء می‌کردم و احساس می‌کردم راهکارهایی برای حل این مشکلات هست که خیلی پیچیده و هزینه آفرین نیست برای دولت به خاطر همین تصمیم گرفتم ورود کنم به عرصه انتخابات شاید بتوانم کاری برای مردم برای برای کشور انجام بدهم.

اگر مبنا را روی قسم پزشک بگذارید که پس خیلی از پزشکان باید کلاً بیایند سمت نمایندگی مجلس یا اگر کسی نیامد خلاف قسمش عمل کرده است؟

نه خلاف نیست آنها آنجا را مفیدتر می‌دانند.

پس شما انجا را مفیدتر نمیدانستید؟

من می‌توانم بیشتر مؤثر باشم.

در ارتباط با شفافیت آرا اشاره کردید که اگر شفافیت آرای نمایندگان منجر به گرفتن شجاعت آنها نشود خوب است ولی اگر بشود شما با آن مخالفی درسته؟

بله.

آیا واقعاً شجاعت نمایندگان را شفافیت آرا می گیرد؟

می‌تواند بعضی جاها باعث احتیاط بشود مثلاً شما به یک وزیری رای منفی دادید ولی ایشان رای آورد ممکن تاثیری در روابط تان ایجاد بکند عرض کردم ممکن است.

روابط شخصی منظورتان است؟

نه روابطی که در کار ایجاد بشود شاید به هرحال روابط الان توی ایران جایگاه دارد در کنار ضوابط شاید اگه بیشتر از روابط جایگاه نداشته باشد کمتر ندارد فلذا باید یک مقدار رویش بررسی بیشتری شود و کارشناسان نظر بدهند که در نهایت این چه قدر تاثیر دارد روی تغییر آرا و اینکه آیا واقعاً رای نهایتاً به نفع ملت و کشور خواهد بود یا خیر.

واگر این‌طور باشد روی مثلاً هدایا و نامه‌ها هم باز می‌تواند این اتفاق بیفتد یعنی شما می‌توانی از جایی هدیه‌ای دریافت کنید و بعد رایی که می‌خواهید مثلاً بدهید اگر در تضاد منافع باشد آن جا هم قائل به شفافیت نیستید پس؟

شفافیت تاثیرش انجا به نفع مردم است به ضرر فرد ممکن باشد ولی به نفع مردم است.

شما به عنوان نماینده وقتی رای را به یک طرح مصوبه‌ای می‌دهید یا در صحن مطرح می‌شود بالاخره یک منطقی داشتید بابت رای خودتان شما فرض کنید که می‌گوید ممکن است روابط شما را تحت‌الشعاع قرار بدهد؟

ماهیت شان فرق دارد.

اگر شما فرض بفرمایید در جلسه مثل رای اعتمادی به وزیری بدانند که رای شما چی بوده ولو این که شما رای منفی دادید و او رای بیاورد چه اشکال دارد که بدانند رای شما چه بوده؟

این برای خودم نبود عرض کردم در کل اگر باعث کاهش شجاعت نماینده‌ها بشود خوب نیست برای من تاثیری ندارد.

خوب چطور طور یک نماینده باید تحت‌الشعاع شفافیت رای اش شجاعتش را از دست بدهد؟ ضعف نمایندگی نیست به نظر شما؟

چون ما دیدیم، چند بار طرح شده و رای نیاورد و من احساسم این بود که از این ترسیدن، بنده خودم مشکلی ندارم من همیشه همه چیز را اگر در همین مصاحبه قبلی که برنامه بالاتر بود همه چیز را شفاف عرض کردم یعنی گفتند چه قدر آورده داری مبلغ را ذکر کردم بنده با شفافیت مخالف نیستم ولی عرض کردم من حیث المجموع، چون چند بار این طرح شده رای نیاورده من احساسم این است که بعضی‌ها از ترس اینکه روابطشان مختل بشود یا شفافیت آرا باعث بشود که یک مقدار ارتباطاتشان با دیگران دچار اختلال شود به این قضیه رای ندادند در حالی که در شعار همه می‌گفتند ما موافق هستیم.

خوب فکر نمی‌کنید که یک بخش از همین رانت‌هایی که گله‌مندی ایجاد می‌کند نسبت به مجلس و بعضاً شما هم شنیدید که مثلاً نمایندگان در انتصاب مدیران زیر مجموعه بعضا دخالت می‌کنند و وارد کارهایی می‌شوند که اساساً ربطی به نمایندگی و مجلس ندارد همین عدم شفافیتی که جناب عالی می‌فرمایید شجاعت رامی‌گیرد آیا باعث ایجاد همین رانت‌هایی نمی‌شود که گله مندی ایجاد کرده؟

دقیقاً شده.

اول تکلیف این روشن شود که موضع تان با آنچه که در مصاحبه قبل گفتید برگشته یا نه؟

نه برنگشته عرض کردم باز هم دارم عرض می‌کنم خود بنده کاملاً موافقم ولی با توجه به اینکه تعداد زیادی از نمایندگان به این رای منفی دادند در گذشته من یک بحث گذشته نگر دارم در این زمینه، چون سابقه رای ندادن را دیدم فکر کردم دلیل این است که شجاعت این را نداشتند که بیایند رای‌شان را شفاف سازی بکنند، چون رانت شان کم می‌شود، چون رانت کم می‌شود نتوانستند این کار را انجام بدهند و گرنه من خودم شخصاً مخالف نیستم.

چون ممکن است که اگر مبنا را روی این بگذاریم خیلی از مصوبات و طرح‌هایی بوده در مجلس که نمایندگان شاید به غلط رای داند بهش آیا می‌شود مبنا را گذاشت که، چون قبلاً رای مثلاً منفی دادند پس ما هم من حیث المجموع به این جمع بندی برسیم که اونکار نباید بشود؟

نباید بشود نه، باعث کاهش شجاعت نماینده‌ها نشود.

خوب این بد است دیگر، نماینده باید شجاع باشد؟

باید باشد.

ولو این که منافعش به خطر بیفتد؟

باید جوری باشد که از شجاعت آنها کم نکند مشکلی از این نظر نداریم من خودم شفاف می‌گویم، چون من اگر بروم وارد مجلس بشوم هم به عنوان موافق هم به عنوان مخالف قرار است صحبت بکنم با شفافیت آرا مشکلی ندارم.

آخر شما شرط گذاشتید گفتید اگر باعث شود که نماینده شجاعتش را از دست بدهد، مخالف هستید؟

چون وقت کمی داده بودند و در ان وقت کم قرار بود.

الان اگر بروید مجلس و این طرح دوباره مطرح شود رای شما مثبت است دیگر؟

بله.

معتقد هستید که باید شفافیت باشد؟

بله.

حالا در راستای همین شفافیت شما ممکن است بفرمایید هزینه تبلیغات انتخاباتی تان چه قدر بود؟

یک میلیارد و سیصد و پنجاه میلیون.

حامی مالی هم داشتید؟

نخیر کل پس انداز خودم بود.

پس وامدار کسی هم نیستید علی‌القاعده؟

نه قرار نبود باشیم، پیشنهاد دادند قبول نکردیم.

خرسندید الان از اینکه خیلی مستقل ورود کردید؟

کلاً مستقل ورود کردم.

با افزایش سن بازنشستگی موافقید یا مخالف؟

مخالفم.
استدلال تان را می‌فرمایید؟

این است که چون در جامعه آمار بیکاری زیاد است، از این‌طرف جوان هایمان عمرشان هدر میرود، از ان طرف افراد سال‌خورده‌ای باید کار کنند که کیفیت کارشان کمتر است و بازدهی کمتری را ایجاد می‌کنند از یک طرف همه صندوق‌های بازنشستگی مشکل مدیریت منابع مالی داشتند که با حساب کتاب هایشان جور در نیامده این حساب کتاب‌ها مختص فقط ایران نیست همه جای دنیا همچین چیزی وجود دارد.

اگر ما مدیریت مان درست نبوده نباید بیمه گذار را تنبیه بکنیم باید منابعی را تامین کنیم، همین‌که ما تورم راهمه کارشناسان به نوعی مالیات پنهان می‌دانند یعنی همین کاهش قدرت خرید پول برای مردم به جیب دولته رفت پس دولت موظف است آن کسورات را جبران بکند و گرنه اگر تورم به این حد نبود و مالیات پنهانی که دولت از مردم دریافت می‌کرد این قدر نبود قاعدتاً صندوق‌های بازنشستگی هم اعلام ورشکستگی یا یا کسر موجودی یا منابع مالی نمی‌کردند و این ناشی از سوءمدیریت است و اون مدیریت باید اصلاح بشود و اون تامین بکند نه اینکه بیمه‌گذاران بیایند و حق بیمه طولانی‌تری یا بیشتری پرداخت بکنند تا سوء مدیریت را اثرش را کم کنند.
البته این ناترازی یا این زیانی که در صندوق‌های بازنشستگی ازش صحبت می‌شود شاید دلیل پنهانی است که از آن صحبت می شود دلیل آشکاری که می‌گویند دلیل افزایش سن بازنشستگی اینکه یک شخصی که به سن بازنشستگی می‌رسد الان مثلا تو کشور ما تقریبا مثلا تو رنج سن پنجاه، پنجاه و مثلاً خورده‌ای است که این سن بالندگی است سنی انسانیست که تجربه‌ای دارد و اتفاقاً الان خیلی می‌تواند مؤثر باشد پس بنابراین می‌تواند هنوز کار بکند چرا او را زود بازنشسته بکنیم؟

چون این که ما می‌گوییم سن بازنشستگی برای همه اینطوری نیست شما الان اکثر مردم تحصیلات عالیه دارند و تا سن بیست و چهار پنج سالگی دارند تحصیل می‌کنند شغل هم آنچنان زیاد نیست ما آمار بیکاری مان کم نیست خیلی‌ها هستند که سن بیست و هفت سالگی هم شغل مناسبی پیدا نکردند و قاعدتاً بازنشستگی شان هم در هم در سن پنجاه سالگی نخواهد بود آنهایی هم که از قبل زودتر آمده بودند با مدرک دیپلم آمدند تو کارخونه‌ها مشغول به کار شده‌اند که تا حالا یا بازنشسته شده‌اند یا در حال بازنشستگی هستند و این قانون عطف به ماسبق نخواهد بود و این دور از عدالت هست که ما حق بیمه برای سی سال راپرداخت بکنیم و سی و پنج سال یا چهل سال کار بکنیم یا باید میزان حق بیمه شان را کمتر بکنند.

از این طرف سنوات را بالا ببرند یا اگر قرار است حق بیمه طبق استانداردهایی که حساب کتاب می‌شود در امور بیمه و امور بازنشستگی این طور پرداخت می‌شود باید تا آخر همین طور ادامه پیدا بکند یعنی اگر قرار است با این حق بیمه است سر سی سال بازنشسته شوند سر سی سال باید بازنشسته بشوند اگر کار سخت و زیان آور دارند و حق بیمه مضاعفی برای مشاغل سخت و زیان آور دریافت می‌کنند باید سر بیست و پنج سال، بیست سال بر اساس ضریب شان بازنشسته بشوند نه اینکه مبلغ بیشتر و زمان طولانی‌تری پرداخت بکنند این به نوعی دست بردن تو جیب مردم هست و به بنده شخصاً موافق نیستم.

فکر می‌کنید این نکاتی که الان می‌فرمایید مثلاً راجع به افزایش سن بازنشستگی که نباید اتفاق بیفتد چیزی که قبلاً مصوب شده نماینده‌ها چه قدر اساساً قدرت این را دارند که بتوانند این تغییر را ایجاد کنند آیا شما نماینده‌ای خواهید بود که منتظر لایحه و طرح از سوی دیگر نمایندگان یا از سمت دولت هستید که حالا رای مثبت و منفی بدهید یا نه خودتان برای رفع و رجوع این موارد طرح می‌آورید فعال هستید؟ امضا جمع می‌کنید می‌روید به صحن؟

در هر صورت مردم عمدتاً از این قانون راضی نیستند و نمایندگان مردم وظیفه دارند طرحی را تنظیم بکنند و امضاهای لازم را بگیرند تا در صحن علنی طرح بشود و مجدد یا رای بیاورد یا نیاورد بنده قطعاً یکی از کسانی خواهم بود که اقدام به طراحی این طرح و گرفتن امضا از بقیه همکارها خواهم بود.

نکته دیگر اینکه فکر می‌کنید مجلس تا کجا می‌تواند نقش نظارتی خودش را ایفا کند و مرز این نظارت با دخالت در کار اجرایی کجاست؟

علیمردانی: نظارت را بنده یک تعریفی برای خودم دارم ما اسناد بالادستی را داریم سند چشم انداز هزار و چهارصد و چهار را داریم برنامه‌های توسعه پنج ساله را داریم و سیاست‌های کلی نظام اگر ما اینها را مبنای توسعه در اموری داشته باشیم اینها باید به مدیران کل و وزرا در این راستا برای رسیدن به آن جایگاه تعریف شده برنامه بدهند و وقتی برنامه بدهند قاعدتاً جدول زمان بندی هم با برنامه هست و قابل پایش هست و این پایش همان نظارت است که ما می‌توانیم از طریق گزارش‌گیری و اینکه چه قدر از برنامه‌هایی که دادند تحقق پیدا کرده و یا چه قدرشان تحقق پیدا نکرد می‌توانیم نظارت امور اعمال بکنیم، چون مبنا نظارت بر حسن اجرای قانون هست و کارهایی که باید انجام می‌شده، اینکه من نماینده بیایم فردی را معرفی کنم بگویم این آقا به هر دلیلی باید بشود مسئول فلان نهاد مسئول فلان اداره یا مدیرکل فلان جا این دیگر دخالت در عزل و نصب است ولی پایش عملکرد و اینکه کسی نتوانست کامل مسئولیت خودش را انجام بده و شما تذکر بدهید به مدیران بالادستی شان این دیگر دخالت نیست این نظارت است.
شما یک مدیر ضعیف را و کم‌توان را داری از سیستم جدا می‌کنید سیستمی که نتوانسته و ناکارآمد بوده و نتوانسته اون انتظارات و اون برنامه‌ها و آن قوانین را به درستی انجام بدهد و انتظارات را برآورده بکند ما قطعاً به دنبال چنین روشی خواهیم بود و بر اساس اسناد بالا دستی از مدیران مان سؤال خواهیم کرد و در حد توانمان دست آنها را خواهیم گرفت برای اینکه بتوانیم کمکشان بکنیم اگر جایی مشکلی دارند در وزارتخانه مشکل دارند یا مشکل قانونی دارند که باید از طریق مجلس حل شود ان‌ها را قطعاً رفع خواهیم کرد.

فکر می‌کنید چه ابزاری و چه ساز و کاری وجود دارد که نماینده نتواند از ساز و کار نظارتی که تعریف شده سوء استفاده کند، چون بعضاً شنیده می‌شد در قبل که مثلاً برخی شنیده شد که این کار را می‌کردند یک تعدادی از نمایندگان مثلاً فرض بفرمایید یک خواسته‌ای را از وزارتخانه‌ای داشتند که خواسته غیر منطقی است عزل و نصب یک فردی در جایگاهی در یک اداره و بعد تمکین نمی‌کرد وزارتخانه و بعد تهدید به استیضاح می‌کردند که اگر نکنید استیضاحت می‌کنیم این چه ساز و کاری می‌تواند تعریف شود که این اتفاق نیفتد؟

شفافیت فقط در آرا نباید باشد ما معتقدیم شفافیت در همه جا باید باشد یعنی اگر ساختمان پلاسکو دارد آتش می‌گیرد می‌سوزد و جان خیلی‌ها را می‌گیرد بعد شهرداری یا سازمان نظام مهندسی می‌آید اعلام می‌کند که من ده بار و بیست بار قبلاً به این تذکر داده بودم این چیز قابل قبولی نیست همچین کاری را باید به مردم بگویند اگر ده بار تذکر یک جایی گرفته باید با مردم شفاف بیایند بگویند که این ساختمان این مشکلات را دارد یعنی شفاف سازی وقتی قانون بشه قانونی بشود باید همه جا رعایت شود و وزارتخانه‌ها باید شفاف بیایند بگویند هم به مجلس و آن گروهی که سیستم نظارت بر نمایندگان را بر عهده دارند هم از طریق ریاست مجلس هم از طریق کمیسیون اصل نودم قانون اساسی می‌توانند اینها را اعلام بکنند حتی شکایت بکنند ساز و کار قانونی موجود است اراده برای انجامش به نظر من نیست.

فکر نمی‌کنید که آنهایی هم که پیش از شما در مجلس بودند معتقد به همین موارد بودند ولی وقتی تو دل ماجرا می‌روند می‌بینند که یک اقتضائات یک مصلحت‌اندیشی‌هایی پیش می‌آید که ان‌ها را عقب می‌راند؟

خوب همه جا همچین چیزهایی ممکن هست ولی ما باید این را قبول بکنیم که کسی که قسم خورده از منافع مردم از قانون عدول نکند باید به قسمش پایبند باشد و اگر این کار را نکند مشکل از خودش است و عرض کردم اگر شفافیت همه جا باشد مطمئناً که این اتفاقات در حد بسیار زیادی پایین می‌آید.

چون هنوز روی بحث شفافیت داریم می‌چرخیم یک سؤالی که همیشه مطرح می‌شده این بوده که چطور یک نماینده‌ای که مثلاً وارد مجلس می‌شود برای چهار سال خوب این یک حقوق مشخصی دارد آن چیزی که چند وقت پیش هم اعلام شده یک حقوق بیست و پنج میلیون تومان را اعلام کرده که نمایندگان دریافت می‌کنند حقوق ماهیانه که دارند حالا اگر همین را ملاک و مبنا قرار بدهیم منطق اینکه مثلاً یک نماینده‌ای با یک هزینه میلیاردی حالا شما فرمودید یک میلیارد خورده‌ای بعضاً بالاتر از اینها هزینه می‌کنند که بروند وارد مجلس بشوند منطق اقتصادی اینکه شما یک هزینه میلیاردی بکنید وارد مجلس بشوید در چهار سال با ماه مثلاً بیست و پنج میلیون تومان این اصلا همخوان نیست چه چیزی باعث می‌شود که این اتفاق بیفتد؟

در مورد خودم یا دیگران.

حالا شما که عددتان باز کمتر بود به طور کلی می‌توانید بفرمایید؟

من پانزده ساله بودم که رفتم جبهه اگه می‌گفتند برو روی مین می‌رفتم الان هم آمدم روی مین بروم یعنی درآمد یک پزشک متخصص در شهر ما شاید بیست برابر درآمد مجلس باشد ما اگر می‌خواهیم برای کشورمان کاری بکنیم باید یک مقدار از خودمان بگذریم بنده آمدم از خودم بگذرم به خاطر مردم به خاطر کشور گذشتیم ما در کرونا هم از خودمان گذشتیم ما ماندیم پای کار مردم من سه سال تمام توی بیمارستان بودم حتی روزی بیست و دو ساعت هم کار می‌کردم در کنار دوستان مان، خیلی از همکاران مان جان شان را از دست دادند اینها به خاطر اینکه به مردم خدمت بکنند جان شان را از دست دادند ما شهیدهایمان به خاطر اینکه به مملکت خدمت بکنند از جانشان گذاشتند ما باید از اموال مان بگذریم بنده نیامدم کیسه بدوزم برای خودم تمام اموالم هم گزارش کردم و اعتقادم هم این هست که برای ساختن مملکت باید هزینه کنیم.

فکر می‌کنید بقیه هم که مثلاً با رقم‌های سنگین هزینه می‌کردند، تبلیغات می‌کردند جنگ و دعوا که بالاخره هر طور شده بیایند تو مجلس واقعاً قصدشان این بود که از مال و اموال شان بگذرند؟

من نمی‌دانم من نیت خوانی نمی‌توانم بکنم ولی خودم با این نیت آمدم.

برایتان آرزوی توفیق دارم، آقای دکتر بحث حقوق کارگران هم در مصاحبه مطرح شد شما موافقید که متناسب با نرخ تورم افزایش اتفاق بیفتد درست است؟

نخیر من اصلا معتقدم که ما می‌توانیم تورم را کنترل بکنیم چرا نباید کنترل بکنیم بعدش هم حقوق کارگری بسیار پایین‌تر از اون عددی که برای خط فقر تعریف شده ما اگر حقوق کارگر را درست تعریف نکنیم یعنی حداقل دستمزد را منصفانه تعیین نکنیم کارگر مجبور است چند شیفت کار بکند این خودش باعث افزایش بیکاری می‌شود کارگر که نمی‌خواهد گرسنه بخوابد، به هرحال باید کار بکند باید درآمد داشته باشد و این درآمد کافی نیست برای گذران زندگی نه برای گذران زندگی برای ازدواج، برای تامین مسکن، برای معیشتش ما لابد از این هستیم و ناچاریم که حقوقی تعریف بکنیم که حداقل‌ها را یک نفر بتواند برای زندگی خودش فراهم بکند و در تمام دنیا مرسوم است.

ما فکر کنیم از این طرف حقوق کم بدهیم از طرفی یارانه بدهیم جبران بکنیم همین یارانه را بیاورند روی حقوق اضافه بکنند ما ساز و کارهای بهتری را می‌تونیم ارائه بدهیم و نمونه‌ها و مدل‌هایی که تو کشورهای دیگر اجرا شده برای ما به عنوان یک الگو در دسترس هست و می‌توانیم استفاده بکنیم برای من معنی ندارد دولت بیاید خط فقر را تعریف بکند مثلاً هجده میلیون بیست میلیون حداقل دستمزد را تعریف بکند هفت میلیون این چه جوری این نا ترازی را را ما چه جوری می‌خواهیم توجیه بکنیم آیا دولت می‌خواهد ما به التفاوت یارانه‌ای بدهد به اینها، می‌خواهد اقتصاد سوسیالیستی پیاده بکند به هرحال این بر عهده دولت و کارفرماها هست که به هر شکلی آن نیاز اولیه یک خانواده را فراهم بکنند و اگر این اتفاق نیفتد ما روز به روز داریم به سمت قهقرا پیش می‌رویم.

الان مثلا شما بفرمایید امسال می‌خواهند تعیین دستمزد کارگران را بکنند مبنا را به نظر شما چی باید قرار داد؟

مبنا را با خط فقر بگذارند.

یعنی حداقلی که پرداخت می‌شود برمبنای خط فقر؟

باید یک همخوانی با ان داشته باشند.

ولی می‌دانید که نمایندگان و مجلس دخالتی در این امر ندارد؟

ولی به هر شکل بودجه می‌آید تو مجلس تصویب می‌شود.

بله بودجه می‌آید ولی همیشه در همین اسفند ماه تشکل سه جانبه می‌آیند تصمیم می‌گیرند؟

به هر حال نمایندگان مصوب کردند که همچین چیزی پرداخت شود و ما از ان منظری که نماینده‌ها تصویب می‌کنند که به چه شکلی پرداخت بشود و چه مبلغی پرداخت شود می‌توانیم انجا رای منفی بدهیم.

شما از الان مسیرتان مشخص است در مجلس که می‌خواهید چه کار کنید؟

دقیقاً.

کمیسیونی که انتخاب کردید کدام است؟

بهداشت و درمان.

مهم‌ترین کاری که در کمیسیون بهداشت و درمان فکر می‌کنید باید اتفاق بیفتد چی هست؟

کاهش هزینه‌های بهداشت ما مصرف دارویمان خیلی بیشتر از استانداردهای جهانی است و خیلی چیزهایی که باید باشد سر جای خودش نیست مثلاً ما عمدتاً مدیرهایی که در وزارت بهداشت و شبکه‌های بهداشت، دانشگاه‌های علوم پزشکی انتخاب می‌کنیم اصلاً مدیریت نخوانند و مدیریت بلد نیستند فقط، چون پزشک هستند به عنوان مدیر انتخاب می‌شوند و همیشه اینها آمدند چرخ را از اول اختراع کردند و اتلاف منابع ما در این زمینه زیاد داریم نظارت بر واردات دارو، توزیع دارو و فساد احتمالی و رانت احتمالی، بسیار پایین است ما باید بتوانیم سامانه تی تک را فعال بکنیم و این اعتماد را نسبت به اون سامانه ایجاد کنیم دولت را مکلف بکنیم که یک ذره شکل ظاهری سامانه تی تک را اصلاح بکند به قولی کاربر پسند باشد یک ذره باید به شکل ظاهری درست بشود.

۲۱۹۲۱۸

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خبرهای مشابه